پدر: دوست دارم با دختری به انتخاب من ازدواج كنی
پسر: نه من دوست دارم همسرم را خودم انتخاب كنم
پدر: اما دختر مورد نظر من، دختر بیل گیتس است
پسر: آهان اگر اینطور است، قبول است
پدر به دیدار بیل گیتس می رود
پدر: برای دخترت شوهری سراغ دارم
بیل گیتس: اما برای دختر من هنوز خیلی زود است كه ازدواج كند
پدر: اما این مرد جوان قائم مقام مدیرعامل بانك جهانی است
بیل گیتس: اوه، كه اینطور! در این صورت قبول است
پدر به دیدار مدیرعامل بانك جهانی می رود
پدر: مرد جوانی برای سمت قائم مقام مدیرعامل سراغ دارم
مدیرعامل: اما من به اندازه كافی معاون دارم!
پدر: اما این مرد جوان داماد بیل گیتس است!
مدیرعامل: اوه، اگر اینطور است، باشد
و معامله به این ترتیب انجام می شود
نتیجه اخلاقی: حتی اگر چیزی نداشته باشید باز هم می توانید چیزهایی بدست آورید. اما باید روش مثبتی برگزینید
اگر من و تــــــــــــــــو ، اندیشه مان عشق نباشد ،
چه بر سر دنیــــــا خــــــــــــواهد آمد.... ؟!
در دنیایی که همه ، نفس هایشان سرشار است
از صدای ضرب سکه ها و کلاه هایی که از پی هم
برداشته می شوند ! برای ذره ای بیشتر دارا شدن ؟!
نازنیـــــــــــــن ، اگر اندیشه من و تـــــو
هم عشــــــــــــــــــــــق نباشد ،
همین واژه های ساده هم به یغمــــــــــا مــــــــــی روند ،
و دیگر چیزی از دل نمــــــــــــــــــی ماند ،
بگذار لااقل ما به حرمت عشــــــــــــــــــق ، کمی
انسان باشیم ؛ همین کافیست ....!!!
نیا باران زمین جای قشنگی نیست...
من از اهل زمینم خوب میدانم که اینجا
جمعه بازاری است...!!!
و دیدم عشق را در بسته های زرد کوچک نسیه می دادند
در اینجا قدر نشناسند...
مردم شعر حافظ را به فال کولیان اندازه می گیرند
زمان سرد است و بی احساس...
چرا بیهوده می آیی؟؟؟
نیــــــــــا بــــــــــاران زمیــــــــــن جــــــــــای قشنگــــــــــی نیســــــــــت...!!!
.: Weblog Themes By Pichak :.